درضمن من خیلی
مشکل خانوادگی دارم دختری نیسم که ضعیف باشم باتمام مشکلاتم میجنگم وباهاشون کنارمیام چون نظرم اینه خدامصلحت هرچیزی روفقط میدونی ومن فقط میپذیرم پدرم فوت شده ویه داداش دارم که 19ساشه وشروع کرده به موادکشیدن هرکاری میکنیم خوب نمیشه طوری شده که روابطم باداداشم خیلی سردشده خواهرم نیز22سالشه ویه ازدواج ناموفق داشته وتمام مسولیت خونه رودوشش هس مادرم هم به تازه گی باپسرعمم رابطه داره و حس میکنم صیغه اش شده ووانمودمیکنن همودوس دارن پسسره3سال ازمامانم کوچکتره هرچی بامامانم حرف میزنم راضی نمیشه این وسط من حس تنهای میکنم کارم شده ازصبح دانشگاه باشم ونیام خونه یابرم خونه دوستام بمونم نمیدونم چیکارکنم کسی منودرک نمیکنه واقعا ....دیگه خسه شدم ازاوضاع واحوال مطمنم آیندم هم بخاطرخانوادم خراب میشه دلم به این خوش بود که میتونم باتلاش زیاد آیندموازنوبسازم وموفق باشم بخاطرهمین هم فقط ذرس خوندم اما به این نتیجه رسیدم چقدربدبختم اینقدرکه عشقم راحت ازم بگذره وبره وخانوادمم خوشبختی رو جای دیگه وباآدمای دیگه ترجیح بدن موندم ازخونه واسه همیشه برم یاازدواج سوری کنم وبعدطلاق بگیرم وواسه همیشه خانوادموترک کنم نمیدونم واقعاچیکارکنم که خانوادمون مثل سابق بشه طوری که همه آرزوداشته باشن نمیدونم واقعا................................